*باران بهاری*
کمال زیباییات
پشت قاب گمنامیات نهفته است.
سی نوشت: دو سال از این دل نوشته میگذرد. تا قبل از آن روزها را میشمردم برای رسیدن به تو؛ و بعد از آن...
هربار که حساب میکنم چقدر از تو بزرگتر شدهام، بیشتر به کوچکیام پی میبرم.
بسیار نیاز دارم به دعایت.
پ.ن: چند ماه تا سی باقیست. حس عجیبی ست سالِ سی.
اللّهم اجعل عواقب امورنا خیراً
"بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللّهم عجّل لولیک الفرج»
امشب که بیانیه مشترک لوزان را درباره مذاکرات هسته ای ایران و گروه 1+5 خواندم و اظهار رضایتمندی اوباما را شنیدم،حسی شبیه دو سال پیش پیدا کردم که نتایج انتخابات ریاست جمهوری اعلام شد. آنروز دوستی پیام داد:
"شاید این بار درسی شود شاید...
شاید این بار از یادمان نرود شاید...
شاید به خیر بگذرد شاید...
شاید خدا رحم کند شاید...
شاید هم مجبور شویم تاوان دهیم."
و من امشب به این فکر میکنم که آیا زمان دادن تاوان رسیده؟ آیا باید منتظر تاوان های سنگین تری هم باشیم؟ آیا این تاوان، قابل جبران است؟
خیلی ها شاید از این نتیجه شاد باشند(که هستند)، اما هیچکدام مهم نیست.چیزی که موجب نگرانی است، رضایت رییس جمهور امریکا از نتایج مذاکرات است. زیرا رهبر کبیرمان به ما آموخته است هرگاه امریکا ازما تعریف کرد،نگران شویم. و تعریف، از پس رضایت می آید.
نگرانم. نگران خون سرخ فرزندان وطنم که تا پای جان با علم خود در راه اعتلا و استقلال میهن عزیزم کوشیدند. نگران فرزندان شهیدی هستم که آرامشم را مدیون دوری آنها از دست نوازشگر "پدر" می دانم. نگران همسران و مادران شهیدی هستم که زینب گونه صبوری کردند برای عزتمندی ایران اسلامی.
شاید به خیر بگذرد،شاید...
"بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللّهم عجّل لولیک الفرج»
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا.
والسلام
"بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللّهم عجّل لولیک الفرج»
آینه
قرآن
سیب
فاطمه...
...چینش سفره امسال تفاوت دارد.
"بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللّهم عجّل لولیک الفرج»