سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
حرص دردانشمند [از بدترین چیزهاست] . [امام حسین علیه السلام]
 
ÇãÑæÒ: شنبه 103 اردیبهشت 15

"بسم ربّ الرّحیم"

چند وقته دارم به چادرم فکر میکنم. مخصوصاً از وقتی که این اتفاق افتاد...

اینکه چرا و چی شد که انتخابش کردم. اینکه چرا تا حالا تو سرما و گرما بر سرم مونده. به فوایدش. به دست و پا گیر بودن ظاهریش. به حرمتش. به اینکه چقدر بهش انس گرفتم. به اینکه چقدر منو شبیه اونایی کرده که خدا رو دوست دارن و خدا هم دوستشون داره. به مسئولیتی که برام به همراه داره. به اینکه چقدر تا حالا تونستم اونطور که وظیفمه حقش رو ادا کنم و حرمتش رو نگه دارم. و خیلی چیزای دیگه...

نمی‌دونم چرا تو این چند روزه ایام فاطمیه علاقم بهش بیشتر شده. این چادر، هرچی که باشه -دست و پاگیر از نظر بعضی‌ها یا مایه آرامش و اطمینان- من دوستش دارم. هم گرماش تو تابستون برام لذت‌بخشه هم جمع و جور کردنش تو برف و بارون زمستون.

امروز در دفترم نوشتم: خوشحالم که نشان زهرا(س) را به سر دارم.

از این به بعد باید هربار که آن را سر می‌کنم یاد او بیفتم. باید رفتار ومنش او را پیش بگیرم. هرچند فدِ فکر و فهمم به قدِ عظمت او نمی‌رسد، اما... لا یُکلّف الله نفساً الّا وسعها.

کاش فردای قیامت شرمنده زهرا(س) و اولادش نباشیم.

 

و هنوز فضلت بر من بسیار است و شکرت بر من واجب: الحمدلله الّذی هدانا لِهذا و ما کُنّا لِنَهتدیَ لَو لا اَن هدانا الله

"بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز                  که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"

«اللهم عجل لولیک الفرج»


 äæÔÊå ÔÏå ÊæÓØ بهاری یکشنبه 92/1/25 | äÙÑÇÊ()
ÏÑÈÇÑå ÈåÇÑí

*باران بهاری*
بهاری
یه بنده خـدا که خیلی اتفاقی پاش به اینجا باز شده و می‌خواد سعی کنـه بیشتر، از خـدا و چیزهایی که خــدا دوست داره بگه - و گـاهی هم از دلنوشته‌هاش- تـا شـایـد...... (نوشته‌های این وبلاگ، صرفاً برداشت‌های شخصی من هستند مگر اینکه منبع آن را ذکر کرده باشم.)

íæäÏ æíŽå

ÌäÈÔ letter4u


ãäæí ÇÕáí
ÂãÇÑ æÈáǐ
ÈÇÒÏíÏ ÇãÑæÒ: 35
ÈÇÒÏíÏ ÏíÑæÒ: 26
ãÌãæÚ ÈÇÒÏíÏåÇ: 209528
ÝåÑÓÊ ãæÖæÚí
ÈÇíÇäí æÈáǐ
ÌÓÊÌæ ÏÑ ÕÝÍå

áíäß ÏæÓÊÇä
íæäÏåÇí ãÝíÏ
ÎÈÜÑäÇãå
 
æÖíÚÊ ãä ÏÑ íÇåæ