*باران بهاری*
حدود یک ماه پیش، از تصمیمم برای فراموش کردن "باران بهاری" نوشتم؛ و سوالی پرسیدم که از طرف خوانندگان خاموش، بی جواب ماند.
دلایل لازم برای فراموش کردن اینجا وجود داشت اما کافی نبود. دلایلی هم که برای ماندن وجود داشت، کافی نبود.
و من این بار بین رفتن و ماندن، ماندن را انتخاب کردم. هنوز هم دلایلم برای ماندن، کافی نیست. شاید برای دل خودم ادامه دادم. شاید برای رسیدن به هدفی که بخاطر آن شروع کرده بودم. شاید برای خراب نکردن پلهای پشت سر. شاید برای اینکه ماندن و ایستادن و تغییر کردن را تمرین کرده باشم. شاید برای...
نمیدانم...
هنوز نمیدانم این وبلاگ مفید است یا مضر؟
هنوز نمیدانم دلیل اصلیام برای ماندن چیست و شاید همین دلیل نداشتن، بهترین دلیل باشد برای رفتن؛ اما فعلاً تصمیمم بر ماندن است.
این بار به کمک و هدایت تو، یادم میماند که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.
میدانم که از هدف اولیه، فاصلهام بسیار است. شاید روزی این نوشتهها خالص شود یا شاید مرا با خود به قعر جهنم ببرد.
لَئِن لَم یَهدِنی رَبّی لَأکونَنَّ مِنَ القَومِ الضّالّین
اگر پروردگارم مرا راهنمایی نکند، بیگمان از گروه گمراهان خواهم شد
(قسمتی از آیه 77 سوره مبارکه انعام)
"بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللّهم عجل لولیک الفرج»