*باران بهاری*
خدایا! دارم به کجا میرم؟ از دیگران ایراد میگیرم اما خودم....
چرا یادم رفته برای چی جنگیدم؟ چرا یادم رفته اصولم؟ چرا اشتباهی که رایجه من را هم داره با خودش میبره؟
گفتم خوب نیست آدم به بعضی چیزا عادت کنه اما خودم عادت کردم. خیلی زود. گفتم هرچی که رایجه دلیل بر درستی اش نیست اما خودم... گفتم همه اینطورین که باشن، من نیستم، من اینجوری نمیشم اما شدم.
ممنون که یادم انداختی قبل از اینکه دیر بشه. هزارهزاربار شکرت خدای مهربونم. کمکم کن. بازهم دستم را بگیر و کمکم کن دستم را از دستت رها نکنم. هنوز هم محتاجتم خدا، تا ابد...
" بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللهم عجل لولیک الفرج »
بعدا نوشت: یه چیزی یادم اومد که دیدم بیربط نیست. میدونیم که آدم هرگناهی که میکنه، بسته به نوع اون گناه، یه طوری اون دنیا محشور میشه. کسانی هم که دیگران را به انجام کاری دعوت میکتن یا از کاری نهی میکنن بدون اینکه خودشون اون کار را انجام بدن، توی اون دنیا گوشت تن خودشون رو میجون(یا چیزی شبیه این. چون این شنیده ام مال خیلی وقت پیشه درست عین عبارت یادم نیست که بگم).
بخاطر همین سفارش شده وقتی کسی را به انجام معروفی دعوت میکنیم حتما به طرف مقابلمون یادآور بشیم که خودمون هم داریم سعی میکنیم اون کار را انجام بدیم یا مثلا اگه کار گناهیه خودمون هم داریم سعی میکنیم از اون کار دوری کنیم.