*باران بهاری*
شب عاشوراست امشب
کــربــلا...
غوغاست امشب
امشب فقط نوای دلنشین قرآن و دعا و نماز است که از خیمهها به گوش میرسد.
شب آخر است؛
فردا راهی آغاز میشود که پایانی ندارد.
امتحانی بزرگ در راه است...
امتحانی که تا همیشه تاریخ ادامه خواهد داشت.
ما در کجای این جریان ایستادهایم؟
دل نوشت: شاید دعای امشب اهل حرم، این نوای قدیمی بوده باشد:
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
مکن ای صبح طلوع...
مکن ای صبح طلوع...
امشب عزیز زهرا(س) صاحب عزاست و نیازمند تسکین دل است با دعای فرج ما، پس:
"بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللّهم عجل لولیک الفرج»
..."دلم" تنگ است.
..."دلم" روضه میخواهد.
..."دلم" گریه میخواهد.
چقدر "دل" "دل" میکنی؟ مگر یادت رفته تا وقتی "دل" داری، تا وقتی "خود" را در برابر "او" میبینی، نمیتوانی محو "او" شوی؟
تا وقتی "خواست خود" را میبینی نه "خواست او" را، همین که هستی خواهی ماند.
یاران او به دنبال خواست دلشان رفتند یا خواست او؟
آنها "دل"شان خواست یار او باشند یا "خواست او" را در یاری دیدند؟
این است که میگویم تا وقتی دنبال خواست دلت هستی، هیـچ نیستی و هیـچ هم نخواهی شد.
اما اگر فقط "او" را دیدی و "خود" را ندیدی، "او" صاحب دلت میشود.
آنوقت میتوانی به دلت اعتماد کنی و هر چه گفت گوش کنی؛ چون دیگر دلت گوش به فرمان "او"ست و چشمش را به روی هر آنچه غیر "او" بسته است.
پس بجای آنکه دنبال خواست دلت باشی، ببین "او" چه میخواهد.
اگر هم روضه میخواهی، اگر گریه میخواهی، بخاطر "او" بخواه نه بخاطر دلت.
"بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللهم عجل لولیک الفرج»
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگـار وصل خویش
زندگی بدون "تو"، عین مُردگی ست.
"بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللهم عجل لولیک الفرج»
هربار که میخواهم از شما بنویسم و بگویم، زبانم بند میآید.
دست نوشتههای محرمهای گذشته را که میخوانم، غبطه میخورم به حالِ گذشتهام و افسوس به حالِ کنونیام.
لطف شما همواره بر من جاری بوده است...
حتی زمانی که دورترین فاصله را از شما داشتهام.
این بار نیز مرا در آغوش کَرَم خود جای دهید و جرعهای از عشقتان را به من بچشانید...
و سیرابم کنید از این عشق ناب؛
که تشنهام.
میدانم لایقش نیستم
اما...
انتظار بخشش از شما خاندان کَرَم، انتظار زیادی نیست.
دلم تنگِ روضه است.
دریاب این دل بی تاب را
که بیقرارتر و نیازمندتر از همیشه، نگاهش به دستان پر از مهر و سخاوت شماست.
پ.ن: این محرم نیز به نشانه عزای شما سیاهپوش شدیم تا سپیدرویمان کنید در روزی که رویها سیاه میشوند.
"بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللهم عجل لولیک الفرج»
اگر قبل از شروع، به نقطه پایان رسیدی
بدان کـه هیــچ آغـازی نداشتهای!
"بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللهم عجل لولیک الفرج»
آمده بودم بشناسمت
و چه خوب مرا به من شناساندی...
من همانم که خطا کردم
من همانم که نادانی کردم و غفلت ورزیدم
من همانم که پیمان بستم و گسستم
من همانم که فراموش کردم
و تو...
یـا الهـی! انتَ ربـّی
"بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللهم عجل لولیک الفرج»
وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَیْبَ فِیهَا (1)
و [در فرا رسیدن] قیامت هیچ تردیدی نیست
داده بود با خط خوش نوشته بودند:
یـــاد آخـــرت، شفای همه دردهاست
و چسبانده بود شیشه عقب ماشینش.
...رانندهی تاکسیِ قدیمی را میگویم.
(1): قسمتی از آیه 21 سوره مبارکه کهف
"بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللهم عجل لولیک الفرج»
چه قـریب و غـریب است "مــادر"
"بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللهم عجل لولیک الفرج»
«وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ»
و قطعاً شما را به چیزى از [قبیل] ترس و گرسنگى و کاهشى در اموال و جانها و محصولات مىآزماییم
و مژده ده شکیبایان را (1)
مدتهاست سرمشق "صبـر"م دادهاید.
سرمشقی آسان، با امتحانی سخت؛
و من هنوز نتوانستهام به خوبی "صبـر" را مشق کنم.
هر بار رفوزه شدهام؛
و شما صبـورانه دوباره سرمشقم دادهاید:
صبـر.....
صبـر.....
صبـر.....
1: سوره مبارکه بقره- آیه 155
"بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد" «اللّهم عجّل لولیک الفرج»
بالاخره عمرم، هم قدِ عمر تو شد؛
قدِ جسمم را نمیدانم...
ولی روحم، هنوز با روح با عظمتت فرسنگها فاصله دارد.
بیست و هشـت سالِ من کجا و...
بیست و هشـت سالِ تو کجا
من کجـا و.....
تو کجـا....
چقدر دل، تنگ است برایت. کمک کن در میان سیاهیها، رو سفید شوم؛ مانند سفیدی شلمچه بر سیاهی مزارت.
"بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللّهم عجّل لولیک الفرج»