*باران بهاری*
سال نو می شود. زمین نفسی دوباره می کشد. برگ ها رنگ به رنگ در می آیند و گل ها لبخند می زنند و پرنده های خسته برمی گردند و در این رویش سبز دوباره... من... تو... ما... کجا ایستاده ایم؟.... سهم ما چیست؟.... نقش ما چیست؟..... پیوند ما در دوباره شدن با کیست؟.... زمین! سلامت می کنیم و ابرها! درودتان باد.
خدایا! مرا متبرک کن، تا هر روز که در راه رسیدن به «تو»گام بر میدارم با تحسین و حیرت، "زیبائی" را بجویم که همانا سرشت «تو» ست.
خدایا! مرا برکت آن بخش که هر روز وظیفه خویش را به انجام رسانم. به برادران و خواهرانم یاری رسانم تا بار خود را در فراز و نشیب زندگی بر دوش کشند.
و هر روز نیایش کنم: در آفتاب و باران، بادا که خواست «تو» تحقق پذیرد.
*** بهاری دیگر را در انتظار قدوم پر برکت حضرت صاحب الزمان (عج)آغاز می کنیم ***
*** باشد که آخرین سال غیبت آن حضرت(ع) را به انتها رسانیم ***
***سال نومبارک***
و ... تقدیم به امام عصر(ارواحنا فداه) :
تمام عمر تو مارا نظاره کرده ای، اما
ندیده ایم هنوز آن جمال زیبا را
قسم به دوست که یک موی دوست را ندهم
اگر دهند به دستم تمام دنیا را
تمام عمر به خورشید و ماه ناز کنم
اگر به کلبه تاریک من نهی پا را
نسیم صبح! ز راهی که آمدی برگرد
ببر سلام ز من آن عزیز زهرا(س) را
پ.ن: امسال هم با همه خوبیا و بدیهاش، با همه خوشیها و ناخوشیهاش، با همه اتفاقات خوب و بدی که توش افتاد داره تموم میشه. از اونجایی که مدتیه در منزل از نعمت کامپیوتر و اینترنت محرومیم این پست تبریک عید رو مجبورم زودتر بذارم و برم تا بعد از عید. البته اگه تونستم کامنتارو میخونم و به وبلاگ دوستان سر میزنم. ان شاءالله همگی امسال رو به خوبی به پایان ببرید و سال خوبی رو شروع کنید.
یادآوری: لحظه تحویل سال، دعا برای سلامتی و فرج آقامون یادمون نره.
التماس دعا ...
یا علی...
" بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللهم عجل لولیک الفرج »
پیامبر اکرم صلىاللهعلیهو آله فرموده اند: وَالّذى نَفسى بِیَدِهِ لاتَدخُلُوا الجَنَّةَ حَتّى تُؤمِنوا وَ لا تُؤمِنوا حَتّى تَحابّوا . أولا أدُلُّـکُم عَلى شَئىٍ اِذا فَعَلتُموهُ تَحابَبتُم؟ اَفشُوا السَّلامَ بَینَـکُم؛
به خدایى که جانم در اختیار اوست، وارد بهشت نمى شوید مگر مؤمن شوید و مؤمن نمى شوید، مگر این که یکدیگر را دوست بدارید. آیا مى خواهید شما را به چیزى راهنمایى کنم که با انجام آن، یکدیگر را دوست بدارید؟ سلام کردن بین یکدیگر را رواج دهید.(مشکاة الانوار، ص 157)
یکی از محاسن سفر با مترو اینه که بعضی اوقات حدیث هایی را تو قطار میبینی که یه جورایی به دلت میشینه. چند وقتیه که حدیث بالا را تو بعضی قطارها زدن (البته فقط ترجمه اش را).
راستش این حدیث را که دیدم یاد شرکتمون افتادم. چون یه جورایی مصداق همین حدیث در واحدی که من توش کارمیکنم وجود داره. اونم اینه که یه قانون نانوشته ای توی واحد ما هست که وقتی وارد هر واحد دیگه ای میشیم به همه آدمهای اونجا سلام میکنیم حتی اگر تو اون روز اولین بار نباشه که میریم اونجا. این باعث شده هرکی هم وارد واحد ما میشه به همه سلام کنه حتی اگر تو اون روز اولین بار نباشه که میاد اینجا. یه قانون دیگه هم که هست اینه که وقتی مثلا برای ناهار و نماز یا کارهای دیگه از واحدمون میریم بیرون از واحد و یه مدت تقریبا طولانی نیستیم، وقتی برمیگردیم دوباره سلام میکنیم. رئیس قسمت ما که از این هم فراتر رفته و اگر مثلا توی راه پله ها یا راهروها ببینیش بهت سلام میکنه. حتی اگر کمتر از یک دقیقه باشه که رفته بیرون! راستش اوایل برای من کمی عجیب بود که مثلا وقتی برای ناهار و نماز میرن و برمیگردن، دوباره سلام میکنن اما الان خودمم عادت کردم به این کار. خب این یعنی همون ترویج سلام، یعنی آدمهای اطرافم باعث شدن که من سلام کردن به دیگران برام مهمتر از قبل بشه و حتی سعی میکنم این اخلاق خوب را در جاهای دیگه هم رعایت کنم. اما جالب اینجاست که وقتی وارد بعضی واحدها میشم و سلام میکنم بعضی هاشون همینجوری نگاهم میکنن و حتی برای جواب سلام زحمت سرتکان دادن هم به خودشون نمیدن. اینجاست که اصلا ناراحت نمیشم و اصلا اعتماد به نفسم را ازدست نمیدم و دفعه بعد هم دوباره بهشون سلام میکنم، چون همونطور که میدونید طبق حدیثی از امام على(ع)، سلام هفتاد ثواب داره که شصت و نه تاى آن براى سلام کننده است و یکى براى جواب دهنده. و طبق یه حدیث دیگه از پیامبر رحمت (ص)، نزدیکترین مردم به خدا و رسول او کسى است که آغازگر سلام باشد.
خلاصه که گاهی راههای رسیدن به خدا و رضوانش خیلی آسونه ولی ما ازشون غافلیم.
" بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد" «اللهم عجل لولیک الفرج »
تو بی انتهایی و بی ابتدایی، شبیه پیمبر شبیه خدایی
تو بالاترین نقطه برتری، معماترین نقطه ی زیر باء
مقرب ترین جلوه لم یلد، و لم یولد آیه های خدا
تو آن سمت دروازه ی باوری، همانجا که میخوانمش ناکجا
مرا آن طرفها اگر راه نیست، شما لااقل این طرفها بیا
تو آن خواهش سبز سجاده ای، همان التماس شب انبیاء
تویی مقصد اول و آخرم، مناجات شبهای غار حراء
بیا با پر و بال کروبیان، بزن وصله این گیوه پاره را
بزن بیل خود بر سر این زمین، بزن تا که باشم درخت شما
من از آب چاه شما خورده ام، که حالا شدم تشنه کربلا
خدای کرم، سایه ناشناس، در این کوچه های بدون صدا
چنان مخلصانه کرم میکنی، که حتی نمی ماندت ردپا
تو یعنی همان شاه شهر منی، که داری قدم میزنی با گدا؟
در این سینه شب کجا میروی؟ کجا میروی دور از چشم ما؟
به سمت مناجات و سجاده ات، اگر میروی التماس دعا
پ.ن: هنوز تو گوشمه نوای «یا صاحب الزمان(عج).....الغوث و الامان»
پ.ن: شاید این جمعه همان جمعه موعود باشه. اگه باشه!؟ اگه باشم!؟ اگه ببینم!؟ انقدر خوب بودم که روم بشه برم جلو و مقابلش بایستم و سلام کنم!؟ :(((((
" بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللهم عجل لولیک الفرج »
خدایا! دارم به کجا میرم؟ از دیگران ایراد میگیرم اما خودم....
چرا یادم رفته برای چی جنگیدم؟ چرا یادم رفته اصولم؟ چرا اشتباهی که رایجه من را هم داره با خودش میبره؟
گفتم خوب نیست آدم به بعضی چیزا عادت کنه اما خودم عادت کردم. خیلی زود. گفتم هرچی که رایجه دلیل بر درستی اش نیست اما خودم... گفتم همه اینطورین که باشن، من نیستم، من اینجوری نمیشم اما شدم.
ممنون که یادم انداختی قبل از اینکه دیر بشه. هزارهزاربار شکرت خدای مهربونم. کمکم کن. بازهم دستم را بگیر و کمکم کن دستم را از دستت رها نکنم. هنوز هم محتاجتم خدا، تا ابد...
" بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللهم عجل لولیک الفرج »
بعدا نوشت: یه چیزی یادم اومد که دیدم بیربط نیست. میدونیم که آدم هرگناهی که میکنه، بسته به نوع اون گناه، یه طوری اون دنیا محشور میشه. کسانی هم که دیگران را به انجام کاری دعوت میکتن یا از کاری نهی میکنن بدون اینکه خودشون اون کار را انجام بدن، توی اون دنیا گوشت تن خودشون رو میجون(یا چیزی شبیه این. چون این شنیده ام مال خیلی وقت پیشه درست عین عبارت یادم نیست که بگم).
بخاطر همین سفارش شده وقتی کسی را به انجام معروفی دعوت میکنیم حتما به طرف مقابلمون یادآور بشیم که خودمون هم داریم سعی میکنیم اون کار را انجام بدیم یا مثلا اگه کار گناهیه خودمون هم داریم سعی میکنیم از اون کار دوری کنیم.
قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا فَمَن یَأْتِیکُم بِمَاء مَّعِینٍ (آیه 30- سوره مبارکه المُلک)
بگو به من خبر دهید اگر آب [آشامیدنى] شما [به زمین] فرو رود [و پنهان شود]
چه کسى آب روان برایتان خواهد آورد.
در این آیه خداوند خطاب به پیامبر اکرم(ص) مىفرماید: اى محمد! به این کفار بگو: به من خبردهید این آبى که خداوند در چشمهها و نهرها براى شما قرار داده تا از منافع آن بهرهمند شوید، اگر به گونهاى در زمین فرو رود که دسترسىبه آن ممکن نباشد، چه کسى است که شما را به آب جارى رهنمون سازد؟
از امام رضا(ع) درباره این آیه سؤال شد، حضرت فرمودند: «ماؤکم یعنى ابوابکم»، که مراد از آن امامان هستند که هر کدام ابواب الهى بین او و خلق اویند.
خداوند هیچ گاه زمین را خالى از حجت قرار نمىدهد و با سپرى شدن عمر هر کدام، امام دیگرى مىفرستد. بنابراین امام صادق(ع) در تأویل این آیهمىفرمایند :«اذا غاب امامکم فمن یاتیکم بامام جدید؟ هرگاه امامتان از شما پنهان شود چه کسى امام جدید برایتان مىفرستد؟»
با ختم نبوت و سپرى شدن حیات امامان معصوم(علیهم السلام) دوران غیبت فرا رسید. این دوران همچونآبى است که براى ذخیره به زمین فرو رود، به امید روزى که با فراهم شدن زمینه جامعهبراى پذیرش آن، این ذخیره الهى فوران کند و تشنگان واقعى معرفت را سیراب کند. امامباقر(ع) در تاویل این آیه مىفرماید:«این آیه درباره امام قائم(ع) نازل شده است. مىگوید: اگر امامتان ازشما غایب گردد و ندانید کجاست چه کسى براى شما امامى مىفرستد که اخبار زمین وآسمان و حلال و حرام خدا را براى شما بیاورد،» سپس فرمود:«سوگند به خدا، تأویل اینآیه نیامده و سرانجام خواهد آمد.»
اما وجه تشبیه آب به امامان معصوم(علیهم السلام) این است که همانطور که آب رحمت الهى و مایهحیات مادى انسانهاست و بدون آب نمىتوان زندگى کرد، امامان معصوم نیز رحمت خداوند و وسیلهاى براى وجود حیات روحانى انسانها و سلامت جامعهاند. به همین جهت در حدیثىاست که ابو حمزه از امام صادق(ع) سؤال کرد: آیا زمین بدون امام باقىمىماند؟ حضرت فرمودند:«اگر زمین بدون امام باشد، [اهل] آن را فرو مىبرد.»
آب با فرو رفتن در زمین در آنجا ذخیره مىشود تا با برنامهریزى دقیق، موجوداتزنده از آن بهرهمند شوند. حضرت مهدى(عج) نیز با غیبت خودذخیرهاى براى جهانیان است تا با ظهور خود در موقع مناسب، دنیا با بهرهگیرى ازوجودشان راه تکامل و معنویت را پیش گیرد و مردم به سعادت برسند. البته باید توجه داشت که آب پنهان در زمین، بدون تلاش و تحمل رنج و زحمت بدستنمىآید. هرگاه انسان احساس تشنگى کند و در زمین، آبى براى آشامیدن نیابد، براىرسیدن به آبهاى زیرزمینى به حفر چاه و قنات مىپردازد. ظهور حضرت مهدى(عج) نیز زمانى تحقق مىیابد که مردم مشتاق عدالت شوند و با تلاش خودمقدمات آن را فراهم کنند. و در این میان فقط مؤمنان واقعى هستند که فقدان وجود آنحضرت را احساس مىکنند و تشنه وصال اویند. همچنانکه امام رضا(ع) مىفرماید:«چه بسیارند مؤمنان اندوهگین و بسیار تشنه که هنگام فقدان آن آب روان، غمناکهستند.»
غیبت ایشان همچون خورشیدى است که در پشت ابرها پنهان است، ولى مردم از نور وجودشاستفاده مىکنند. همچنانکه از امام زمان(عج) روایتشده است که فرمودند:«اما کیفیت نفع رساندن من در زمان غیبتم، همچون نفع رساندن خورشید است زمانى کهابرها آن را از چشمها پنهان نماید؛ و من ایمن دهنده اهل زمینم، همچنانکه ستارگانایمن دهنده اهل آسمانند.»
بنابراین، همانطور که در بعضى مواقع به خاطر مصلحت بالاترى، خورشید به وسیلهابرها پنهان مىشود ولى آثار وجودش قابل مشاهده است و در همان حال مردم از آن بهرهمىبرند، و هر لحظه هم منتظر کنار رفتن ابرها و آشکار شدن خورشید هستند، در زمانغیبت حضرت مهدى(عج) نیز آن حضرت به خاطر مصالحى از دیدهها پنهان است ولى اولاً: آثار وجودش براى اهل بصیرت هویدا و روشن است، و ثانیاً: مردم از وجود ایشان بهره مىبرند، و ثالثاً: باید هر لحظه منتظر کنار رفتن پرده غیبت و ظهور آن حضرت باشیم. منبع: بنیاد اندیشه اسلامی- مرکز تعلیمات اسلامی واشنگنتن
دل نوشت: نزدیک ده روزه که از مشهد برگشتم اما هنوز وقتی ظهر تو صف نماز جماعت می ایستم و تکبیر میگم، یاد نماز جماعتهایی که تو حرم میخوندیم میفتم. دوباره دلم هوایی حرم میشه و میگم کاشکی بشه دوباره بشم زائر اون دیار. هنوز در گوشمه صدای نجوای دسته جمعی زائران در رواق امام : «یا صاحب الزمان(عج)...الغوث و الامان، یا صاحب الزمان(عج)...الغوث و الامان...»
چقدر شیرینه که درست دوشب قبل از سفر بفهمی که میخوای زائر بشی. یعنی میشه دوباره بشم زائر اون دیار؟ ایندفه بعد از چندماه قسمتم میشه؟ اصلا دفعه بعدی در کار هست؟ اصلا تا کی زنده ام؟ مجالی پیدا میکنم تا....؟
پ.ن: خیلی وقت بود میخاستم درباره این آیه بنویسم ولی منبع خوبی نداشتم. تازه امروز فرصت کردم و پیداش کردم. التماس دعا.
" بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللهم عجل لولیک الفرج »
زائری بارانی ام آقا به دادم میرسی؟ بی پناهم،خسته ام،تنها،به دادم میرسی؟
گـرچه آهـو نیستم اما پر از دلتنـگیم ضامن چشمان آهـو ها به دادم میرسی؟
من دخیل التماسم رابه چشمت بسته ام هشتمین دردانه زهرا(س)به دادم میرسی؟
بالاخره امام رضا(ع) طلبید.
انشاءالله به شرط توفیق، در بهشت طوس به یاد همه دوستان هستم و نایب الزیاره.
" بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللهم عجل لولیک الفرج »
چه شیرینه وقتی آدم نیمه شب با صدای عزاداری بیدارشه. ساعت حدود 2 بود که با صدای عزاداری که از تلویزیون پخش میشد بیدار شدم. سینه زنی قشنگی بود. یه عزاداری درست و حسابی. سینه زنی که تموم شد فهمیدم لندن بوده. یه برنامه مستند درباره عزاداری مسلمانان لندن بود. روز عاشورا ساعت 8 صبح همه از همه جا میومدن و جلوی یک پارک جمع میشدن و همگی با داشتن پرچم هایی که اسم امام حسین(ع) روش نقش بسته بود در خیابانهای لندن به راه میفتادن و عزاداری میکردن. حتی سرما و ریزش باران هم مانعشون نبود. حتی بعضی ها با بچه های کوچک و حتی نوزاد اومده بودن. جمعیتشون خیلی بیشتر از اونی بود که همیشه تو اخبار نشون میده. باورم نمیشد. از هر ملیتی میانشان بود. انقدر قشنگ عزاداری میکردن و سینه میزدن که اگه نمیدونستم و بهم میگفتن ایرانه باورم میشد. فکر کنید... وسط خیابانهای لندن. پلیس هم به بهتر و بی دردسر برگزار شدن مراسم کمک میکرد.
وقتی میدیدم پرچم امام حسین(ع) وسط اون جمعیت برافراشته است به این فکر میکردم که یزید خواست امام حسین(ع) را از صحنه عالم محو کنه ولی فکرش را هم نمیکرد بعد از این همه سال، حتی در کشورهای غیر مسلمان، اینطور یادش زنده باشه و پرچمش برافراشته. فکر نمیکرد وقتی علمدار امام حسین(ع) را شهید کنه، هستند کسانی که تا قرنها بعد پرچمش را برافراشته نگه دارن. البته نباید از حق گذشت که این زنده ماندن یاد امام را مدیون تلاشهای امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) هستیم.
دیشب دوباره به این معنی پی بردم که گاهی شکست های ظاهری، عین پیروزیه.
" بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللهم عجل لولیک الفرج »
به نام حضرت دوست
«امشب شب اربعین مصباح هدی ست دل یاد حسین بن علی شیر خداست»
اربعین....
چهل روز بی حسین(ع)....
چهل روز بی برادر....
چهل روز....
فدای دل زینب(س)....
داغی بزرگتر از داغ زینب(س) تو دنیا وجود داره؟
زینبی که تحمل چند روز دوری از برادر را نداره، الان چهل روزه که از برادرش، از امامش، از عزیزترینش دوره....
زینب(س)، سدره نشین مرتبه مادری است. زینب(س) در عاشورا تیمارگر تمامی مجروحان و غمخوار همه کشتگان بود. اما اکنون کیست که غمگسار زینب(س) باشد؟؟؟
و کیست که عمق جراحت دل زینب را بداند و مرحمی شود برای التیام زخمهای دلش، جـز خـدا؟
پ.ن: فکر میکردم اینجا میشه راحت از همه چی گفت و حرف دل را زد. اما انگار همیشه باید یه چیزهایی ته دلت بین خودت و خدا بمونه. یه چیزایی باید فقط و فقط مال خدا باشه نه هیچکس دیگه.
" بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد" «اللهم عجل لولیک الفرج »
همیشه وقتی با کسی درباره موضوع مهمی حرف میزنیم، سخنرانی ای میکنیم، کنفرانسی میدیم یا یه مقاله علمی مینویسیم این نکته خیلی مهمه که چطوری تمامش کنیم و چه نتیجه ای ازش بگیریم. چیزی که در آخر میخوایم به خواننده یا شنونده منتقل کنیم خیلی مهمه. مسلماً قرآن هم از این موضوع مستثنی نیست و فکر کنم خدا هم براش مهم بوده آخرین حرفی که میخواد در آخرین کتابش به آخرین پیامبرش بگه چی باشه. مرحوم آیت اله طباطبائی در تفسیر المیزان نوشته:
بعضى از مفسرین گفته اند: آیه 281 سوره بقره آخرین آیه اى است که به رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) نازل شده.
وَاتَّقُواْ یَوْمًا تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَى اللّهِ ثُمَّ تُوَفَّى کُلُّ نَفْسٍ مَّا کَسَبَتْ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ (281)
و بترسید از روزى که در آن، به سوى خدا بازگردانده مىشوید، سپس به هر کسى (پاداش) آنچه به دست آورده، تمام داده شود؛ و آنان مورد ستم قرار نمىگیرند. (281)
- این آیه در ادامه آیاتی اومده که در اونها از نادرستی رباخواری سخن به میان اومده و بعد ازاینکه حکم حرام بودن ربا داده شده به رباخوارها گفته اگه به این کارشون ادامه بدن یعنی اعلام جنگ با خدا و رسولش کردن. و سپس این آیه رو آورده.
اما به نظر من مهم اینجاست که مشابه این آیه خیلی در قرآن اومده ولی این یکی انگار طور دیگریست. فکر کنید.... خدا در قرآن بعد از اینهمه بیان راه درست و نادرست، بعد از اینهمه مثال از آدمای خوب و بد در تاریخ، بعد از اینهمه وعده پاداش و وعید عقاب، انگار خواسته اتمام حجت کنه. انگار خواسته بگه حالا که من راه را از چاه برای شما مشخص کردم و با فانوس هایی چون معصومین (علیهم السلام) راه را براتون روشن کردم تا بتونید خوب ببینید و راه را از چاه تشخیص بدید و تو دنیای به این بزرگی گم نشید، پس به دستوراتی که برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت بهتون دادم عمل کنید و بترسید از روزی که به سوی من برمیگردید و من به هرکس پاداش کارهایی که کرده را میدم. و من به کسی ظلم نمیکنم. یعنی هرچی که اونموقع بهمون بده نتیجه اعمال خودمون در این دنیاست.
یه نکته دیگه اینه که همیشه آخرین حرف، در ذهن آدم میمونه و اگر درباره چیزهای خوب و دوست داشتنی باشه، ماندگارتر میشه. جالبه که در این آیه فقط درباره پاداش صحبت کرده و سخنی از عذاب و کیفر نیاورده(هرچند که شاید این موضوع در آیه مستتر باشه). انگار خدا دوست نداشته آخرین کلام وحی اش کلمه و حرف تلخی داشته باشه.
پ.ن: البته اینها برداشت خودمه. خیلی برام جالب بود وقتی فهمیدم آخرین آیه نازل شده به قلب مبارک پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) این آیه است.
" بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللهم عجل لولیک الفرج »
چه خوش است اگر بمیرم به ره ولای مهدی(عج) سر و جان بها ندارد که کنم فدای مهدی(عج)
همه نقد هستـی خود بدهـم به صاحب جـان که یکـی دقیقه بینم رخ دلگـشای مهدی(عج)
بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز/ که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد
پ.ن: اولین یادداشت را دوست داشتم مال امام زمان(عج)باشه تا خودشون کمک کنند و بتونم از این طریق گامی در جهت همراهیشون بردارم.
"خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار"